۱۳۹۰ آذر ۹, چهارشنبه

عزادار حسین

 
 
این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جانها همه پروانه ی اوست

*******************

شب چهارم محرم ...

عالم  همه محو گل رخسار حسین  است       ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش      یعنی که خدای تو عزادار حسین است
 
 
 

۱۳۹۰ آذر ۸, سه‌شنبه

مهر تو را ...



این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جانها همه پروانه ی اوست

*******************

شب سوم محرم ...

مهر تو را حسین جان به عالم امکان نمیدهم ...

خواست "مهران" بزند بوسه سراپای تو را        دید هرجا اثر تیر زپا تا سر توست


 
 
این کشته ی فتاده به هامون حسین توست        وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

السلام علیک یا اباعبدالله الحسین (ع) ...

۱۳۹۰ آذر ۷, دوشنبه

غم تو ...


این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جانها همه پروانه ی اوست

*******************

شب دوم محرم ...


امام صادق(ع) از آباء گرامی خود از امام حسین(ع) نقل میکند که فرمود: من کشته ی گریه ام؛ هیچ مومنی مرا یاد نمیکند مگر اینکه گریان می شود.

حسین جان ...
این دل را اندوه و ماتم, روزیِ مقدّر است
التهابی درونی هر لحظه از وجودم زبانه میکشد ...
در این التهاب میسوزم و دم برنمی آورم ...

و اما غم تو ...
غم غربتت ...
غم عشقت ...
غم هجرانت ...

آتشم میزند ...

غم تو میشود طوفانی وزان بر هیزم سوزان اندوه دلم ...
آتشم میزند ...

ماتم تو میشود داغی گداخته بر زخم خودآخته قلبم ...
آتشم میزند ...

کِی محزون بودم چون غم تو در دل نداشتم؟ ...
و کِی شادمانم چون ماتم تو در دل دارم؟ ...

این دل را اگر شایستگی غم تو بود, پروردگارم "یا لیتنی کنتُ معک" را بر من استجابت میفرمود ...
اندک نصیبی است اگر مرا از درد جگرسوزت, منّتی بزرگ از جانب پروردگارم است بر من ...

واویلتا و واحسرتا بر عظیم مصیبتی که بر دل زینب(س) نشست
که اندک غباری از آن خاکستر
آتشم میزند ...

مرا امید وصال از غم توست؛ یا حسین ...
یا قتیل العبرات ...

"اللّهم ارزقنی شفاعة الحسین یوم الورود و ثبّت لی قدم صدقٍ عندک مع الحسین و اصحاب الحسین" ...


۱۳۹۰ آذر ۶, یکشنبه

یا حسین


این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست
این چه شمعی ست که جانها همه پروانه ی اوست
*******************
شب اول محرم ...

باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

 

" حسین (ع)
بیشتر از آب, تشنه لبیک بود؛
اما افسوس که به جای افکارش, زخم های تنش را نشانمان دادند
و بزرگترین درد او را بی آبی معرفی کردند. "    (دکتر علی شریعتی)

حسین ای که به کوی تو عرش سجده برد    خوشا کسی که در این کوچه سائلش سازند
گدایی سر کوی تو کار هر کس نیست        مگر کسی که بسوزند و قابلش سازند


یا لیتنا یا سیّدی کنّا معکم فنفوز فوزاً عظیماً ...


۱۳۹۰ آذر ۳, پنجشنبه

شرحه شرحه


بشنو از نی چون حکایت می کند  /  از جدایی ها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند  /  در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق  /  تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش  /  بازجوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم  /  جفت بدحالان و خوش حالان شدم

هر کسی از ظنّ خود شد یار من  /  از دورن من نجست اسرار من

سِرّ من از ناله ی من دور نیست  /  لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست  /  لیک کس را دید جان دستور نیست

آتش است این بانگ نای و نیست باد  /  هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشق است کاندر نی فتاد  /  جوشش عشق است کاندر می فتاد

نی حریف هر که از یاری برید  /  پرده هایش پرده های ما درید

همچو نی زهری و تریاقی که دید؟  /  همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟

نی حدیث راه پرخون می کند  /  قصه های عشق مجنون می کند

محرم این هوش جز بی هوش نیست  /  مر زبان را مشتری جز گوش نیست

در غم ما روزها بیگاه شد  /  روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو رو باک نیست  /  تو بمان ای آنکه چون تو پاک نیست

هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد  /  هرکه بی روزیست روزش دیر شد

درنیابد حال پخته هیچ خام  /  پس سخن کوتاه باید  والسّلام

.............................